در برابر مشکلات محکم بایستیم یا با آن بسازیم؟
شیوه تفکر شما یا موجب آزادسازی و شکوفایی خلاقیت ذاتی تان می شود یا اینکه جلوی بروز خلاقیتتان را می گیرد. هر انسان شیوه تفکری مشخص دارد که در سالهای نخستین کودکی شکل گرفته است. این شیوه تفکر معمولا به دلیل پیروی از پدر یا مادر یا هر دوی آنها ایجاد می شود. هر کودک در نخستین سالهای زندگی خود به صورت ناخودآگاه، شیوه های همانند والدینش را برای تفکر در پیش می گیرد.
سبک های مختلف تفکر معمولا دربردارنده سازوکارهای بقا یا سازگاری هستند. این شیوه ها به شکلی ناخود آگاه شکل می گیرند و پاسخی هستند به عدم قطعیت و غیرقابل پیش بینی بودن دنیای اطراف. از آنجا که شیوه های تفکر آموختنی هستند، می توان آنها را تغییر داد. شما می توانید با تمرین مستمر، تفکری مثبت و پویاتر را جایگزین رویکرد ناکارآمد و منفی گذشته خود کنید.
تفکر مکانیکی
اگر همه ی سبک های تفکر را در کنار هم قرار دهیم، با یک طیف از شیوه های تفکر روبه رو می شویم که در یک سوی آن تفکر مکانیکی و در سوی دیگر آن نیز تفکر سازگارانه وجود دارد.
کسانی که تفکر مکانیکی دارند، افرادی سخت گیر و غیرمنعطف هستند که به شدت به نظرها و ایده های خود پایبندند. آنها از شیوه ای که معمولا تفکر خشک یا تفکر خودکار نامیده می شود بهره می برند این بدان معنا است که این افراد حاضر نیستند، در نظرها و تفسیر های خود از جهان اطراف تغییری بدهند و از ایده ها و همچنین نظرهایی که موجب دست برداشتن آنها از تصمیمات قبلیشان می شود، به هیچ وجه استقبال نمی کنند.
تفکر مکانیکی همچنین نوعی از تفکر بهنجاری است که در آن افراد همه چیز را به شکل غایی، سیاه یا سفید و همچنین درست یا نادرست می بینند و طیف خاکستری چندانی در تفکر آنها وجود ندارد.
چرا این شیوه تفکر ناکارآمد است؟
افرادی که تفکر مکانیکی دارند معمولا منفی نگر و بدبین هستند و به دنبال دلایلی برای توجیه عدم کارآمدی و سودمندی هر چیز جدید و متفاوت هستند. این طرز تفکر را در برنامه ریزی عصبی زبانی دسته بندی بر اساس تفاوتها می نامند. این دسته از افراد همیشه به دنبال این هستند که حرف ها و افکار دیگران با کدام یک از رویدادهای گذشته با باورهای فعلی شان متفاوت است. وقتی چنین فردی متوجه کوچکترین تفاوتی میان افکار فرد مخاطب با افکار خودش می شود، به سرعت ایده مطرح شده را کم ارزش جلوه داده و آن را رد می کند.
تفکر مکانیکی فاقد خلاقیت است. واژه «نه« کلمه مورد علاقه این دسته از افراد است. این افراد به شدت جزم اندیش هستند و از ایده های نو استقبال نمی کنند.
اما به راستی چگونه باید با افرادی که تفکر مکانیکی دارند برخوردکرد؟ شما به عنوان یک مدیر، باید این افراد را در سمتها و مشاغلی که نیازمند تفکر خلاق نیستند قرار دهید. در بیشتر سطوح ادارات دولتی چنین افرادی مشغول به کار هستند، به همین دلیل است که سوق دادن مقامات دولتی به بهره گیری از شیوهای بهتر یا جایگزین دشوار است.
افرادی که تفکر مکانیکی دارند می توانند حسابدار، مهندس یا برنامه نویس خوبی باشند. این افراد در آزمونهای شخصیت شناسی نمره خوبی در «فرمانبرداری» و «ثبات» می آورند. این افراد بیشتر در موقعیت هایی که کاملا قابل پیش بینی است و هیچ گونه تغییر یا نوسانی در آن روی نمی دهد راحت تر هستند. این افراد خلاقیت چندانی ندارند و از این مسئله هم راضی هستند. در واقع، بیشتر افرادی که تفکر مکانیکی دارند بر این باورند که سایر افرادی که انعطاف پذیری دارند و از ایده های نو استقبال می کنند، از ثبات و توانمندی چندانی برخوردار نیستند.
تفکر سازگارانه
تفکر سازگارانه به معنای انعطاف پذیری زیاد در برابر طرحها، مسائل یا اهداف مختلف است. پیش از این توضیح دادیم که نوابغ و افراد بسیار خلاق از این شیوه تفکر برخوردارند. این همان شیوه تفکری است که باید به طور مستمر آن را به کار گیرید.
با این حال، واقعیت این است که برخی افراد در بعضی زمینه ها دارای تفکر مکانیکی و در برخی زمینه های دیگر دارای تفکر سازگارانه هستند. برخی افراد به هیچ وجه حاضر به تجدیدنظر در باورهای سیاسی و یا مذهبی خود نیستند، اما از ایده های نو در سایر زمینه های زندگی استقبال می کنند. در هر صورت بهتر است که تا حد امکان در حوزه های بیشتری از زندگی به تفکر سازگارانه دست یافت.
ذهنتان را باز نگاه دارید
افرادی که تفکر سازگارانه دارند، از ذهنی باز برخوردارند. آنها شیفته افکار و ایده های خود نمی شوند. آنها می توانند خودشان را جای فردی دیگر گذاشته و از دیدگاه او، به بررسی و داوری منطقی ایده های مختلف بپردازند.
افرادی که تفکر سازگارانه دارند، بسیار منعطف بوده و به دنبال بررسی جنبه های بیشتری از مسئله هستند. این افراد مثبت نگر و خوش بین هستند و بر این باورند که مسئله را می توان حل کرد. به همین دلیل آنها همواره به دنبال راه حل هایی نوآورانه و مثبت برای دشوارترین چالش های پیش رو هستند.
افرادی که تفکر سازگارانه دارند، از توانایی خوبی در تجسم خلاق برخوردارند و همیشه پرسش های زیادی در مورد همه جنبه های مسائل پیش رو می پرسند.
راز تبدیل شدن به یک فکر دارای تفکر سازگارانه و بسیار خلاق این است که تا می توانید، نگاه پیشداورانه در مورد امور مختلف نداشته باشید. این امر به ویژه در آغاز فعالیت های مختلف از اهمیت بیشتری برخوردار است.
خالی کردن ذهن از نگاه پیشداورانه و جانبدارانه و در عوض استقبال از همه ایده های جدید، سبب افزایش انعطاف پذیری در تفکر می شود. و در نهایت اینکه اگر تصمیمی اتخاذ کردید و پس از آن به اطلاعاتی
دست یافتید که تصمیم قبلی تان را زیر سؤال می برد، نباید از تغییر تصمیم پیشین، هراسی به دل راه دهید. هرگز نباید اسیر یک ایده و نظر خاص باشید، این امر، به ویژه در مواقعی که شواهد موجود نادرستی نظر قبلی را ثابت می کند، اهمیت زیادی دارد.
تمرینات عملی
١- باورهای محدود کننده ذهنی و به ویژه باور هایی که نسبت به استعدادها، توانایی ها و نیز توانایی های بالقوه تان دارید به چالش بکشید. آیا ممکن است این باورها نادرست باشند؟ شاید از توانایی های بالقوه نامحدودی برخوردار باشید و فقط باید بیاموزید که چگونه آنها استفاده کنید.
۲- به موقعیتی فکر کنید که موجب ایجاد ناراحتی یا خشم در این روزها در شما شده است. تصور کنید که موضع فعلی تان کاملا نادرست است و موضع فرد مقابلتان کاملا درست و منطقی است با اینکه فرض کنید راهی مطلوب برای برون رفت از این وضعیت وجود دارد که کاملا با هر آنچه تاکنون برای این موقعیت اندیشیده اید متفاوت است.
دیدگاهتان را بنویسید