تفکر خرگوشی یا لاک پشتی؟/چگونه از سه حالت ذهنی خود در تفکر استفاده کنیم
هر انسانی دارای سه «ذهن» برای تفکر، حل مسئله، تصمیم گیری و دستیابی به اهداف است. توانایی شما برای درک تفاوت میان این سه ذهن و به حداکثر رساندن توان بالقوه برای بهبود زندگی و فعالیت اقتصادی می تواند نتایج نهایی تان را به طور قابل توجهی افزایش دهد.
ذهن هوشیار (خودآگاه)
این همان ذهن هشیار و آگاهی است که در مواقعی که فعال و مشغول به انجام کاری هستید استفاده می شود. ذهن خود آگاه، عینی، تحلیل گر، منطقی، انتقادی و عملگراست. این ذهن، اطلاعاتی را از منابع مختلف گرفته، آنها را تحلیل کرده و با اطلاعات دیگری که پیش از آن در حافظه وجود دارد مقایسه می کند و به این ترتیب تصمیم گیری می کند. ذهن هوشیارتان همانند دروازه ای است که اطلاعات جدید از طریق آن وارد مغز می شوند.
دنیل کانمن در کتاب پرفروش خود با عنوان «تفکر سریع و آهسته» توضیح می دهد که همیشه دو راه برای استفاده کردن از ذهن خودآگاه وجود دارد.
تفکر سریع
او نخستین راه را «تفکر سریع» نامید. تفکر سریع همان واکنش شهودی، خودکار، غریزی و آنی ماست. ما از این تفکر برای بهره گیری از ذهن هوشیار یا همان خود آگاه در هنگام پشت سر گذاشتن رویدادهایی معمول و چالش برانگیز زندگی روزمره استفاده می کنیم. تفکر سریع همانند رانندگی در یک مسیر پر ترافیک است در چنین موقعیتی باید در حین حرکت به سرعت تصمیم بگیرید و به رویدادهای متغیر مختلف واکنش نشان دهید. بیشتر وقت ما در روز صرف تفکر سریع می شود. ما از این شیوه تفکر در گفت و گوهای روزمره، مکالمات تلفنی وپاسخگویی به ایمیل یا تقاضاهای بیرونی استفاده می کنیم. تفکر سریع، یکی از کارکردهای طبیعی و عادی ذهن انسان است و در بیشتر موارد بسیار سودمند واقع می شود.
تفکر آهسته
دومین نوع تفکری که دنیل کانمن به آن می پردازد «تفکر آهسته» نام دارد که این هم یکی دیگر از کارکردهای ذهن خود آگاه است. این نوع از تفکر نیازمند کاستن از سرعت تفکر و دقت و ژرف نگری در آنچه روی می دهد، است و فقط پس از طی این مراحل است که می توان واکنشی درست به رویدادها نشان داد.
پیش از تصمیم گیری درباره انجام فعالیتهایی که نتایج و پیامدهایی بلندمدت به همراه دارد، باید از تفکر آهسته بهره گرفت. برای نمونه، برنامه ریزی راهبردی در یک کسب و کار یکی از کارهایی است که همه افراد شرکت کننده در آن را به بهره گیری از تفکر آهسته سوق می دهد. تصمیمات گرفته شده در برنامه ریزی راهبردی نتایجی بلندمدت با خود به همراه دارد و می تواند تعیین کننده موفقیت شکست یک شرکت باشد. به همین دلیل باید در آن از تفکر آهسته بهره گرفت.
یکی از ارزنده ترین نکاتی که در کتاب کانمن مطرح شده این است که مردم معمولا در مواردی که باید از تفکر آهسته بهره بگیرند، از تفکر سریع استفاده می کنند. در واقع آنها به جای وقت گذاشتن و بررسی جزئیات مربوط به تصمیم مهمی که قرار است اتخاذ شود، از تفکر سریع استفاده می کنند و در نتیجه، تصمیماتی نادرست اتخاذ می کنند که نتایج و پیامدهای دراز مدتی با خود به همراه دارد.
روی کاغذ فکر کنید
یکی از بهترین راه ها برای جایگزینی تفکر آهسته به جای تفکر سریع این است که در مواقع لزوم، پرسش هایی را بر روی کاغذ بنویسید و در واقع به شکل مکتوب فکر کنید. با اینکه شاید نوشتن چند پرسش در ظاهر کار ساده ای باشد، اما همین کار ساده، شما را وادار به کم کردن از سرعت و بهتر فکر کردن در مورد موضوع پیش رو می کند. نوشتن روی کاغذ، به ویژه در مواردی که باید اطلاعات یا جزئیات مربوط به یک موقعیت را به دقت جمع آوری کنید، شما را هر چه بیشتر به سمت تفکر آهسته سوق می دهد.
به طور کلی، هر قدر پیش از تصمیم گیری وقت بیشتری برای بررسی همه جنبه های آن اختصاص دهید، تصمیم نهایی بهتر خواهد بود. حتی در صورت امکان بهتر است برای اتخاذ تصمیم های مهم، زمان بخرید. اگر می توانید تصمیم گیری را به ۲۴ ساعت آینده یا هفته و ماه آینده موکول کنید. هر قدر زمان بیشتری را برای تفکر آهسته در مورد تصمیم مهم اختصاص دهید، کیفیت تصمیم نهایی تان بهتر خواهد شد.
ذهن ناخودآگاه
ذهن نیمه هوشیار یا همان ناخودآگاه، بخشی از ذهن با توانایی های بسیار زیاد است که می توان آن را کتابخانه ذهن نیز نامید. این بخش همه تجربیات، معلومات، تصمیمات، افکار و نظراتی را که تاکنون داشته اید در خود انباشته می کند. این بخش می تواند به طور آنی به همه این معلومات دسترسی داشته باشد. ذهن ناخوداگاه، همه داده ها را در خود ثبت و درمواقع لزوم باز خوانی می کند. ذهن ناخودآگاه می تواند همه چیز را به خاطر آورد و می تواند اطلاعات موجود را با اطلاعات پیشین درهم آمیخته و الگویی جدید برای حل مسائل پیشنهاد کند.
به ندای درونی تان اعتماد کنید
پیتر اوسپنسکی” پژوهشگری در حوزه متافیزیک تحقیق بود. او بر این باور بود که سرعت عملکرد ذهن ناخودآگاه، هشت هزار برابر بیشتر از سرعت ذهن خود آگاه است. نمونه ای از این مسئله را می توان در واکنش شهودی و ناخودآگاه به افراد جدیدی که می بینیم مشاهده کرد؛ از برخی افراد بلافاصله خوشمان می آید و از برخی دیگر از همان اولین نگاه بیزار می شویم. در واقع این ارزیابی کمتر از چهار ثانیه روی می دهد. بعدها دلایلی برای این دوست داشتن یا متنفر بودن و همچنین اعتماد داشتن یا نداشتن به فرد مذکور خواهید یافت. ولی در هر صورت، در لحظه ای که برای اولین بار کسی را می بینیم، ذهن خودآگاه ما تصویری از چهره فرد را دریافت و آن را به کتابخانه ذهن ناخودآگاه ارسال می کند. این تصویر بلافاصله با چهره سایر افرادی که در گذشته با آنها سروکار داشتیم مقایسه می شود و به این ترتیب احساسی مثبت یا منفی نسبت به فردی که تازه با او دیدار کرده اید خواهید یافت.
کارکرد اصلی ذهن نیمه هوشیار، هماهنگ سازی گفتار و رفتار در قالبی سازگار با خودپنداره است. منظور از خودپنداره، نظام بنیادین باورهای فردی هر انسان است. ذهن نیمه هوشیار، کنترل زبان بدن، لحن صدا، میزان اعتماد به نفس و نیز احساس شایستگی و توانایی مان در شرایط مختلف را در دست دارد.
ذهن خود را با افکار مثبت پر کنید
وقتی ذهن خودآگاهتان را با جریانی از ایده ها، پیام ها و تصاویر مثبت پر می کنید، این اطلاعات به طور مستقیم به ذهن ناخوداگاه شما رفته و بر شیوه تفکر و احساسی که نسبت به خودتان دارید تاثیر می گذارد.
اگر این عبارت «من نابغه هستم!» را بارها و بارها تکرار کنید، مقاومت موجود در ذهن ناخودآگاهتان را از بین می برید. در نهایت، ذهن ناخودآگاه شما این دستور جدید را به عنوان واقعیتی نو می پذیرد. از آن پس، ذهن ناخودآگاه فعالیت خود را طوری تغییر می دهد که همه کارها، افکار، سخنان و احساسات شما با این الگوی جدید که به ذهن ناخودآگاه وارد کرده اید، هماهنگ باشد.
ذهن فراهوشیار
ذهن فراهوشیار، قوی ترین ذهنی است که هر انسانی از آن برخوردار است. تقریبا همه دستاوردهای موفقیت آمیز در تاریخ بشر از طریق ایده ها و الهامات مرتبط با این ذهن فراهوشیار روی داده است. توانایی شما برای بهره گیری از ذهن فراهوشیار به شکلی پیوسته، می تواند به بهره گیری حداکثری از نیروی عظیم خلاقیت در تمام بخش های زندگی تان منجر شود.
ذهن فراموشیار را گامی ناخودآگاه جمعی نیز می نامند. همچنین ذهن نیمه هوشیار جهانی و هوش نامتناهی نیز از دیگر نام های این ذهن است. کارل یونگ آن را «فراهوشیار» خواند و گفت این ذهن،منبع همه خلاقیت ها و نوآوری ها در تاریخ زندگی انسان است.
ذهن فراهوشیار پیش نیازی برای همه دستاوردهای مهم و افکار و ایده های خلاق است. این ذهن به طور پیوسته به شکل غیر آگاهانه به حل مسائل، از بین بردن موانع و نیز سوق دادن شما به سمت اهدافتان مشغول است.
وقتی هدفی که می خواهید بدان دست یابید یا مسئله ای که خواستار حل آن هستید را در قالب مکتوب و به شکل مشخص تعریف می کنید، این اطلاعات به صورت خودکار به ذهن ناخودآگاهتان ارسال می شود. ذهن ناخوداگاه شما نیز این اطلاعات را به ذهن فراهوشیار که همچون یک ابررایانه است ارسال می کند. ذهن فراهوشیار نیز ۲۴ ساعته به شما برای دستیابی به هدف یا حل مسئله مورد نظرتان کمک می کند تا در نهایت به نتیجه دلخواه تان برسید.
سه ذهن خود را در هم بیامیزید
به یاد داشته باشید که شما به صورت بالقوه یک نابغه هستید. مغز شما دارای ۱۰۰ میلیارد سلول عصبی است که هر کدام از آنها نیز با بیش از ۲۰ هزار سلول دیگر در ارتباط است. همه این سلولها به توانایی تفکری فراتر از هر ابررایانه ای را که می تواند به دست بشر ساخته شود به شما می بخشد.
شما می توانید از ذهن خود به شکلی درست یا نادرست بهره گیری کنید. با استفاده از ذهن خود آگاه خود برای ایجاد شفافیت در مورد هدف مورد نظر و سپس با تجسم هدف خود و نوشتن آن به شکلی که برای ذهن ناخودآگاهتان مفهوم و روشن باشد، می توانید از توانایی تفکرتان به شکلی بهتر استفاده کنید.
وقتی اطمینان دارید که ذهن فراهوشیار شما ۲۴ ساعته کار می کند تا در زمان مناسب به چیزی که می خواهید برسید، توانایی ذهن فراهوشیارتان را فعال می کنید و کنترل توانایی های ذهنی تان را در دست می گیرید.
با استفاده از هر سه ذهن هوشیار، نیمه هوشیار و ابرهوشیار می توانید نبوغی را که در وجودتان پنهان است کشف کرده و از آن استفاده کنید.
تمرین عملی
زمانی را برای تفکر آهسته اختصاص دهید و به دقت تعیین کنید که دقیقا چه می خواهید و چه
زمانی می خواهید به این هدف برسید. همه اینها را باید طوری بنویسید که حتی یک کودک هم خواسته واقعی شما را بفهمد
دیدگاهتان را بنویسید