اگر به گذشته برگردم،انجامش نمیدم!/ راهکار های سازنده ی تفکر مبتنی بر صفر
تفکر مبتنی بر صفر یکی از فنون تفکر خلاق است که به شما کمک می کند تا بتوانید از موقعیتی متفاوت، به راه حل هایی برای مسئله موجود دست یابید. برای این کار باید همه تصمیماتی را که پیش از این گرفته بودید یک بار دیگر مورد ارزیابی قرار دهید. این امر به ویژه در مواقعی که با اطلاعات جدید روبه رو می شوید و یا تجربیاتی کسب می کنید که با اطلاعات و تجربیات شما در حین اتخاذ تصمیم در گذشته تفاوت های چشمگیری دارد، کاربرد خواهد داشت.
عنوان تفکر مبتنی بر صفر در واقع از یک مفهوم مالی که “بودجه نویسی مبتنی بر صفر” نام دارد گرفته شده است. در این شیوه از بودجه نویسی، به جای بررسی میزان افزایش یا کاهش هزینه ها در دوره حسابداری پیش رو، باید فرض را بر این بگذارید که تاکنون به هر یک از بخشها بودجه ای اختصاص نداده اید و آن گاه با فرض اینکه اطلاعات فعلی را در گذشته نیز داشتید، لزوم اختصاص بودجه و میزان آن را تعیین می کنید.
اگر چیزی را که امروز می دانم می دانستم …
به این پرسش دقت کنید: «اگر چیزی را که اکنون می دانم در گذشته می دانستم، در میان کارهایی که امروز انجام می دهم، کدام کارها را اصلا آغاز نمی کردم؟» این نوع پرسش را تحلیل kWINK می نامند.تصمیماتی را که در گذشته گرفتید و امروز دیگر سودمند نیستند تعیین کرده و خودتان را آماده ایجاد تغییراتی در آنها کنید.
اگر این پرسش را از شما بپرسم و پاسخ شما این باشد که «با چیزهایی که امروز میدانم، اصلا دوباره وارد این موقعیت نمی شدم» باشد، در این صورت باید به پرسش بعدی پاسخ دهید که «چگونه می توانم از وضعیت فعلی خارج شوم؟» وقتی پاسخ شما به پرسش اصلی در تفکر مبتنی بر صفر «نه» باشد، این معمولا بدان معنا است که دیگر کار از کار گذشته و برای بازگرداندن موقعیت به وضعیت قلبی، دیر شده است. در نتیجه، پیش از اقدام برای رهایی از وضعیت فعلی باید زمان لازم و نیز هزینه ای را که باید برای آن بپردازید تعیین کنید.
سه حوزه اصلی در تفکر مبتنی بر صفر
تفکر مبتنی بر صفر در سه حوزه اصلی در کار و زندگی کاربرد دارد. نخستین حوزه کاربرد این شیوه، در روابط انسانی و شغلی است. آیا فردی در زندگی فردی یا شغلی شما وجود دارد که با اطلاعاتی که امروز دارید، هرگز با او وارد رابطه فعلی نمی شدید؟
آیا فردی وجود دارد که هرگز او را استخدام نمی کردید، ترفیع درجه به او نمی دادید یا کاری را به او نمی سپردید؟
حدود ۸۵ درصد از اندوه، تنش و نیز آزردگی ها در زندگی شغلی و فردی، به دلیل ادامه زندگی و همکاری با فردی است که اگر اطلاعات امروز را در گذشته در مورد او داشتید، هرگز رابطه فعلی را با او آغاز نمی کردید.
دومین حوزه ای که می توانید تفکر مبتنی بر صفر را در آن به کار گیرید، بخش های مختلف کسب و کار است. آیا فعالیت خاصی در کسب وکارتان وجود دارد که با اطلاعاتی که امروز دارید، هرگز آن را آغاز نمی کردید؟آیا محصول یا خدمتی وجود دارد که با داشتن اطلاعات فعلی، هرگز آن را به بازار عرضه نمی کردید؟
آیا شیوه خاصی در بازاریابی، فروش یا گسترش کسب وکارتان وجود دارد که با داشتن اطلاعات امروز، هرگز آن را مورد استفاده قرار نمی دادید؟
آیا فرآیند، رویه یا شیوه ای در کسب و کارتان موجود است که با داشتن اطلاعات فعلی، هرگز آن را به کار نمی بردید؟
سومین حوزه ای که می توانید تفکر مبتنی بر صفر را در آن به کار گیرید، به سرمایه گذاری مالی، زمانی یا هیجانی مربوط می شود. انسان ها از دست دادن پول را دوست ندارند. با این حال، بسیاری از تصمیمات به دقت اتخاذ شده ما در مورد سرمایه گذاری پولی در کسب و کار یا زندگی فردی، تا حدی با شکست روبه رو می شود. کافی است از خودتان بپرسید: «با فرض اینکه بر روی این محصول، خدمت یا فعالیت خاص سرمایه گذاری نکرده بودم، با اطلاعاتی که در حال حاضر داریم، آیا باز هم این سرمایه گذاری را انجام می دادم؟ اگر پاسخ شما «نه» است، در این صورت پرسش بعدی که باید به آن پاسخ دهید این خواهد بود که برای خروج از وضعیت فعلی باید چه کار کنم و چه قدر زمان برای این کار لازم است؟
باید برای قطع ضرر و زیان، پذیرش اشتباهی که در گذشته به انجام رسیده و نیز اینکه سرمایه گذاری انجام شده در گذشته با توجه به اطلاعات فعلی نادرست بوده آماده شوید. نباید با سرباز زدن از پذیرش اشتباه انجام شده، باز هم بر عمق ضرر و زیان ایجاد شده بیفزایید.
انسانها افزون بر اینکه از دست دادن پول را دوست ندارند، از دست دادن زمان را نیز ناخوشایند می دانند. شاید وقت زیادی را صرف طراحی یک محصول یا خدمت جدید، یادگیری یک ما موضوع جدید یا شرکت در یک دوره آموزشی خاص کرده باشید.با این حال، شاید در نهایت به این نتیجه برسید که با اطلاعاتی که ام دارید، این صرف زمان نادرست بوده و نباید چنین اقدامی را انجام می دادید. به هر حال، زمانی که صرف این کارها کرده اید از بین رفته است. راه حل این وضعیت این است که از این پس، زمان را صرف اموری که در گذشته موجب هدررفتن وقت شده است نکنید.
در نهایت به مواردی می رسیم که حجم زیادی از هیجانات را در آن سرمایه گذاری کرده ایم. این امر به ویژه در روابط (به ویژه فردی یا شغلی) یا فعالیت های مختلف (نظیر دوره های آموزشی یا فعالیت های شغلی بیشتر دیده می شود. به هر حال، اگر حس می کنید که همه این سرمایه گذاری هیجانی هیچ کاربردی نداشته است، باید زمینه توقف آن را فراهم سازید.
برای داشتن تفکری خلاق و دستیابی به بهترین ایده ها برای آینده، باید موانع موجود ذهنی را که مانع شکوفایی خلاقیت است از میان بردارید. تفکر مبتنی بر صفر یکی از بهترین ابزارهایی است که می توانید برای منعطف ماندن و پذیرا بودن ایده های خوب و نیز تبدیل شدن به فرد شایسته و خلاق در حوزه های مختلف زندگی خود از آن استفاده کنید.
تمرینات عملی
۱- یکی از روابط فردی یا شغلی خود را که با داشتن اطلاعات فعلی هرگز آن را آغاز نمی کردید انتخاب کرده و به خودتان قول دهید که هر چه سریع تر آن را پایان دهید.
۲- یکی از فعالیت ها در کسب و کار یا زندگی فردی را که ادامه دادن آن اکنون به نظرتان نادرست است انتخاب کرده و خود را برای توقف آن به انجام برسانید.
دیدگاهتان را بنویسید